هنگامی که به برآورده ساختن رویاها و اهداف خود می پردازید، کمتر به آنچه دیگران می کند اهمیت می دهید. هر کدام از ما نیاز داریم که قهرمان خود باشیم. تنها راه آن است که جنبه هایی از خود را که به دیگران نسبت داده ایم، یعنی جنبه های طرد شده مان را باز پس گیریم. باید جهان درونمان را بیابیم و یاد بگیریم چگونه به آن عشق بورزیم و احترام بگذاریم. فقط به این صورت است که به عظمت خود پی می بریم.
رسالت ما بی عیب ونقص بودن نیست.رسالت ما یکپارچه بودن است.
بیا ره توشه برداریم...
کتاب نیمه تاریک وجود
کتاب ارتباط بدون خشونت (زبان زندگی)
وقتی کلمه ی «باید» را خطاب به خودمان به کار میبریم، یعنی در مقابل یادگیری مقاومت میکنیم، چون کلمه ی «باید» تلویحاً به این معنی است که حق انتخابی وجود ندارد. انسان وقتی هرگونه درخواست آمرانه را میشنود متمایل به مقاومت میشود چرا که تهدید کننده ی استقلال – نیاز اساسی انسان به حق انتخاب – اوست.
میخواهیم عملی را از روی میل و رغبت برای سهیم شدن در زندگی انجام دهیم، نه از روی ترس، گناه، شرم یا اجبار.
کتاب بیداری قهرمانان درون
ما در سفر درونی خود توسط راهنمایان درونی یا کهن الگوهایی هدایت می شویم که هر یک از آن ها نماد نوعی بودن است. کتاب بیداری قهرمان درون به بررسی دوازده نماد از این راهنمایان درونی می پردازد: معصوم، یتیم، جنگجو، حامی، جوینده، ویرانگر، عاشق، آفریننده، حکمران، ساحر، فرزانه و لوده. هر یک از این کهن الگوها درسی دارد که به ما بیاموزد و هر یک از آنها مرحله ای از سفر را اداره می کند.
هر کسی راهی این سفر می شود، پیشاپیش قهرمان است.